خدا نکنه که مسافرکش یک نکته ی مشترک برای حرف زدن پیدا کند

"کنسرت شاد موسیقی اصیل ایرانی، با صدای استـــاد علیرضا افتخاری"

بیش از آن که از مرگ سلینجر ناراحت باشم، از این مسئله که صد برابر زمان حیاتش قرار است خز شود وحشت دارم

از کازرون و آقای هاشمی چه خبر؟

بعد از دو ساعت جلو آینه به خود ور رفتن تازه شد میمون

خنده‏ها و شوخي‏ها و بانمك‏بازي‏هاي بعد از خروج از جلسه‏ي امتحان‏، پيوند‏هاي صميمي و چندش آوري ميان دخترها و پسرهاي كلاس پديد آورد

برای این که درجه ی بچه باحال بودنش را افزایش دهد، تمام دختران دانشگاه را به اسم کوچک صدا می زد

جيمي پيج‏، فردي مركوري، رابرت پلنت، راب هلفورد، فوكو، پروست، ويتكنشتاين، و كثيري از باقي دوستان

دنیا همینجوریش زیادی شلوغه، یا ازدواج نکن یا بچه پس ننداز

" ما هم یک روزی پشت همین میز و صندلی ها نشسته بودیم"

آدرس سایت سمیه توحیدلو را وارد لینک دوستان وبلاگش کرد.

او یک علاقه مند به مسائل سیاسی بود

راهنمایی که بودم کتابی بود به نام "صد و یک راه برای ذله کردن پدر و مادرها" .واقعا تصور احساس باحال بودن و ملاحتی که نویسنده‌ی این کتاب هنگام نوشتنش داشته، غیرقابل تحمل است

و چه کسی است که نداند لایک‌دیس فیس‌بوک در ایران، معنایی دو‌پهلو دارد؟

"چرا ویلا ندادین، کنار دریا ندادین"

پس از درباره ی الی...، خواندن این شعر به شکل محسوسی کاهش یافت

پیرمرد وارد مترو شد و پس از براندازی سریع، با چهره ای متواضع، مستقیما بالای صندلی جوان‌ترین مسافر واگن ایستاد و به چشمانش زل‌زد

تا جایی که یادم می آید، تمام کتاب های تاریخ مدرسه، به عکس یک نفر ختم می شد

و تاریخ همیشه همین جا تمام می شد

با کمال خونسردی وارد فیس بوک شد، و سال تولدش را قدری بالاتر برد.

حالا سه سال است که او 21 سال دارد

"امروزه"

کلیشه ای ترین واژه برای شروع مقالات بیخود

مهتابی، اوج خلاقیت ایرانی در نورپردازی

"پیتزا سرجیو لئونه با سالاد مخصوص تورناتوره"

- چه جالب، الان صحبتت بود، حلال زاده ای ها!

- شک داشتی عوضی؟

هنوز هم ارتباط تنگیه کوچه را با قشنگیه عروس نفهمیدم!

شب حجله، بهشت عقده ای ها